بازدهی دوبرابری در لبنی‌ها

 

فرآورده‌‌‌های لبنی به آن دسته از موادغذایی اطلاق می‌شود که بر پایه شیر تولید می‌شوند. معمولا ماده اولیه تولید این مواد شیر گاو است؛ اما گاهی از شیر دیگر پستانداران همچون بز، گوسفند و گاومیش نیز استفاده می‌شود. شیرخام و خامه اصلی‌‌‌ترین مواد‌‌‌اولیه در تهیه محصولات شرکت‌های لبنی هستند که وجود هرگونه محدودیت در تولید و عرضه شیرخام و خامه، محدودیت در تولید یا واردات نهاده‌‌‌های دامی یا افزایش قیمت آنها به‌طور مستقیم، در افزایش قیمت شیرخام و خامه تاثیرگذار است و در نتیجه موجب افزایش بهای تمام‌شده محصولات لبنی می‌شود.

براساس شنیده‌‌‌ها قرار است در اواخر ماه رمضان نرخ شیرخام شرکت‌های لبنی تعیین شود که این موضوع امری حیاتی برای شرکت‌های این صنعت محسوب می‌شود؛ چرا که کوچک‌ترین تغییری در نرخ مواداولیه این شرکت‌ها تاثیر بسزایی بر سودآوری آنها خواهد داشت. با توجه به اهمیت مصرف شیر و فرآورده‌‌‌های آن در الگوی تغذیه، این محصول همواره مورد توجه دولت‌‌‌ها در کشورهای مختلف دنیا بوده است. معمولا الگوی مصرف لبنیات به این صورت است که افزایش سرانه مصرف همواره با رشد و توسعه همراه است که این نشان می‌دهد در کشورهای در حال توسعه سرانه مصرف این کالای اساسی پایین، اما برعکس سرانه مصرف آن در کشورهای توسعه‌یافته بسیار بالاست. در گزارش حاضر به بررسی جایگاه این صنعت در جهان و ایران پرداخته شده و در ادامه سودآوری، تولید، فروش، جریان نقد و بهای تمام‌شده شرکت‌های لبنی بورسی مورد بررسی قرار گرفته است.

 

عدم‌تطابق سرانه مصرف شیر با استاندارد جهانی

طبق گزارش انجمن صنایع فرآورده‌‌‌های لبنی، در سال 2022 تجارت جهانی لبنیات 11درصد افزایش داشت و هم‌‌‌اکنون آسیا به‌‌‌عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده شیر در جهان محسوب می‌شود. کشورهای آلمان، چین، فرانسه و هلند به ‌‌‌ترتیب بزرگ‌ترین واردکنندگان لبنیات در جهان هستند. همچنین براساس گزارش سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO) تولید جهانی شیر در سال 2022 حدود  930میلیون تن بوده که نسبت به سال 2021 به میزان 6/  0درصد افزایش را تجربه کرده است. آمارها نشان می‌دهد که به‌‌‌ طور میانگین سرانه مصرف جهانی شیر 150 کیلوگرم و این عدد در برخی کشورهای اروپایی برای هر نفر فراتر از 300کیلوگرم در سال است. طبق گزارش فائو، استاندارد جهانی سرانه مصرف شیر و لبنیات برای هر فرد باید 200کیلوگرم در سال باشد که ایران از این استاندارد بسیار عقب و این رقم زیر 70 کیلوگرم است.

 

بازدهی دوبرابری صنعت لبنیات نسبت به بازار سرمایه

صنعت لبنیات با ارزش بازار 17هزار میلیارد تومان، سهم ناچیزی از ارزش کل بازار سرمایه را به خود اختصاص داده است. صنعت لبنیات در بازار سرمایه شامل 10شرکت و از میان آنها مهم‌ترین شرکت به لحاظ ارزش بازار «غشصفا» است که با ارزشی بالغ بر 2هزار و 900میلیارد تومان در بازار معامله می‌شود. کمترین ارزش بازار نیز مربوط به شرکت «غگیلا» با رقم یک‌هزار میلیارد تومان است. مجموع بازدهی صنعت لبنیات در سال 1401 به میزان 111درصد بوده که در مقایسه با بازدهی یک‌ساله بازار بورس ایران که حدود 52درصد است، عملکرد بسیار خوبی محسوب می‌شود. در ماه اسفند بیشترین بازدهی مربوط به «غشصفا» با 52درصد و کمترین بازدهی مربوط به «غگیلا» با 5درصد بازدهی بوده است. دلیل عمده استقبال سرمایه‌گذاران از این صنعت در سال 1401 را می‌‌‌توان حذف نرخ‌‌‌گذاری دستوری در 10قلم از محصولات لبنی دانست که این موضوع موجب بهبود کلی صنعت شده است.

در حال حاضر صنعت لبنیات با نسبت قیمت به سود 19واحد قیمت‌گذاری شده که این نسبت در کل بازار سرمایه 9/ 9واحد است و نشان می‌دهد که صنعت لبنیات به‌نسبت کلیت بازار رشد بالایی را تجربه کرده است. بیشترین نسبت قیمت به سود مربوط به سهم «غپاک» با 380واحد و کمترین نسبت قیمت به سود مربوط به شرکت «غگلپا» با 11واحد است که جامانده‌‌‌ترین سهم در میان هم‌‌‌گروهیان خود محسوب می‌شود. میزان فروش صادراتی در صنعت لبنیات ‌درصد کمی از درآمد شرکت‌ها را تشکیل می‌دهد و عمدتا این شرکت‌ها محصولات خود را در بازار داخل به فروش می‌‌‌رسانند.  بیشترین سهم صادرات مربوط به «غالبر» است که بیش از 40درصد درآمد این شرکت از محل صادرات ایجاد می‌شود. شرکت‌های «غفارس»، «غپاک» و «غشان» دیگر شرکت‌هایی هستند که به‌‌‌ترتیب بیشترین میزان صادرات را در صنعت لبنیات دارند.

 

بررسی نسبت‌‌‌های سودآوری صنعت لبنیات

میانگین حاشیه سود ناخالص صنعت لبنیات در سال 1395 به‌‌‌میزان 13درصد بوده که روند آن در 6سال اخیر کاهشی شده، به نحوی که از 15درصد در سال 1395به 12درصد در سال 1400 افت پیدا کرده است. عمده دلیل این موضوع به افزایش هزینه‌‌‌های تولید لبنیات شرکت‌ها و در نتیجه رشد بهای تمام‌شده بازمی‌گردد. بررسی‌‌‌ها نشان می‌دهد که بیش از 80درصد بهای تمام‌شده شرکت‌های لبنیاتی مربوط به هزینه مواد مستقیم آنهاست که عمده‌‌‌ترین ماده مصرفی این شرکت‌ها شیرخام است. در دوره‌‌‌های اخیر شرکت‌های لبنیاتی نتوانستند نرخ محصولات خود را همگام با رشد نرخ شیرخام افزایش دهند که این امر موجب شده است حاشیه سود ناخالص این شرکت‌ها رو به کاهش باشد.

در خصوص حاشیه سود خالص، میانگین حاشیه سود خالص صنعت لبنیات در پنج‌سال اخیر 3درصد بوده و روند آن نیز کاهشی است؛ اما شتاب آن نسبت به افت حاشیه سود ناخالص کمتر بوده است. از آنجا که نرخ‌‌‌گذاری دستوری در این صنعت همچنان برای برخی از محصولات حاکم است، مادامی که نرخ‌‌‌گذاری دستوری پابرجاست تداوم روند نزولی حاشیه سود دور از انتظار نیست. در میان شرکت‌های تولیدی لبنی سه‌شرکت «عالیس»، «غگلپا» و «غالبر» که میانگین حاشیه سود ناخالص آنها به‌‌‌ترتیب 27درصد، 20درصد و 19درصد بوده توانستند نسبت به میانگین صنعت سودآوری بالاتری را به ثبت برسانند. بیشترین حاشیه سود خالص در این صنعت مربوط به شرکت «غگلپا» است که توانسته است به‌طور میانگین 10درصد حاشیه سود خالص را به ثبت برساند و کمترین نیز مربوط به شرکت «غپاک» با حاشیه سود خالص 22/ 0درصدی است.

 

بهبود روند تولید در سال 1401

بررسی میزان تولید صنعت در چهارسال اخیر نشان می‌دهد که از سال 1398 تولید سیر نزولی به خود گرفته و به‌طور متوسط هرسال 6درصد از تولیدات صنعت کاهش پیدا کرده است. دلیل آن می‌‌‌تواند رشد بهای شیرخام و قیمت‌گذاری دستوری فرآورده‌‌‌های لبنی، همچنین کاهش سرانه مصرف طی سال‌های اخیر باشد که مانع رشد تولیدات در این صنعت شده است. برای بررسی میزان تولید در سال 1401، باتوجه به اینکه هنوز گزارش‌های 12ماهه شرکت‌ها منتشر نشده، از گزارش تجمیعی 12ماهه استفاده شده است. بررسی تولیدات 1401 نشان می‌دهد که صنعت لبنیات در این سال توانسته است برخلاف دوسال اخیر از افت تولید جلوگیری کند و به‌‌‌اندازه سال 1400 تولید به ثبت برساند. در میان شرکت‌های صنعت لبنیات بیشترین تولید مربوط به «غپاک» است که حدود 25درصد میزان تولید این صنعت را تشکیل می‌دهد. کمترین میزان هم برای «غگلپا» بوده که یک‌درصد تولید صنعت را شامل می‌شود.

 

حذف قیمت‌گذاری دستوری؛ ناجی صنعت لبنیات

ارزیابی درآمد حاصل از فروش شرکت‌های لبنی نشان می‌دهد که هرسال فروش این شرکت‌ها با آهنگ رشد پایداری همراه بوده است که البته این موضوع با توجه به وجود تورم سالانه در کشور امری طبیعی قلمداد می‌شود. صنعت لبنیات در 10سال اخیر به‌طور میانگین هرسال 40درصد از درآمد فروش خود را افزایش داده که روند آن همواره روبه رشد بوده، به‌‌‌طوری که از 27درصد در سال 1391 به 81درصد در 1401 رسیده است. آهنگ افزایش درآمد شرکت‌های لبنی در سال 1401 شیب تندی به خود گرفته که علت اصلی آن آزادسازی نرخ 10محصول لبنی در اردیبهشت سال مذکور بوده است. بیشترین سهم فروش برای دو شرکت بزرگ این صنعت یعنی «غپاک» و «غشصفا» است که حدود 20درصد درآمد کل صنعت را تشکیل داده‌‌‌اند. کمترین سهم فروش نیز مربوط به «غگلپا» است که یک‌درصد درآمد کل صنعت را شامل می‌شود.

 

اعتماد مردم به محصولات «غپاک»

از آنجا که هنوز به‌‌‌طورکلی نرخ‌‌‌گذاری دستوری در صنعت لبنیات حذف نشده و 4قلم شیر کیسه‌‌‌ای، شیر بطری کم‌‌‌چرب، پنیر یواف نسبتا چرب و ماست دبه‌‌‌ای هنوز زیر سایه نرخ‌‌‌گذاری دستوری هستند، بحث نرخ فروش محصولات در این صنعت اهمیت زیادی دارد. برای ارزیابی آن در هر شرکت لبنی مهم‌ترین محصولی که بیشترین درآمد را برای آن شرکت ایجاد کرده انتخاب شده و رشد نرخ فروش آن در اسفندماه نسبت به میانگین 12ماهه 1401 محاسبه شده است. بر این اساس «غپاک» توانسته است محصول اصلی خود را که انواع شیر است در اسفندماه 28درصد بیشتر از میانگین کل سال به فروش برساند. عمده دلیل آن را می‌‌‌توان قدمت بالای این شرکت دانست که توانسته است اعتماد مصرف‌کنندگان را در سالیان متوالی به خود جلب کند.

 

کنترل خوب هزینه‌‌‌ها در دو شرکت لبنی

بررسی بهای تمام‌شده صنعت لبنیات نشان می‌دهد که بیش از 80درصد آن مربوط به هزینه مواد مستقیم است که عمده ماده مصرفی این شرکت‌ها، شیر خام است. در 20سال اخیر میانگین 36درصد بهای تمام‌شده آنها افزایش یافته که روند صعودی داشته و در سال 1400 به 56درصد رسیده است. از آنجا که مرجع قیمت‌گذاری محصولات این شرکت‌ها به‌‌‌صورت ترکیبی بوده و هنوز چند محصول آنها از قیمت‌گذاری دستوری خارج نشده‌‌‌اند، آهنگ افزایش بهای تمام‌شده این شرکت‌ها متناسب با نرخ فروش محصولاتشان نبوده است. بررسی نسبت بهای تمام‌شده به فروش صنعت لبنیات نشان می‌دهد که حدود 86درصد از فروش آنها را بهای تمام‌شده تشکیل می‌دهد. در این میان با ارزیابی بهای تمام‌شده شرکت‌های صنعت لبنیات می‌‌‌توان دریافت که حدود 81درصد فروش شرکت‌های «عالیس» و «غالبر» در سال 1400 مربوط به بهای تمام‌شده است که نسبت به سایر هم‌‌‌گروهی‌‌‌های خود رقم کمتری محسوب می‌شود.

 

گردش خوب نقدینگی در «غشصفا»

یکی از مهم‌ترین دلایل شکست شرکت‌ها، کمبود نقدینگی و تمام‌شدن پول آنهاست. وضعیت جریان نقدی نشان می‌دهد که یک شرکت چگونه سرمایه خود را هزینه می‌کند، همچنین نمایانگر این موضوع است که آیا مطالبات شرکت به‌‌‌موقع وصول می‌شود یا خیر. اگر بخواهیم جریان نقد را به چیزی تشبیه کنیم مثل جریان خون در رگ‌های انسان است؛ خون کسب‌وکارها، جریان نقدینگی آنهاست. برای ارزیابی این نسبت در صنعت لبنیات از نسبت جریان نقد عملیات به فروش استفاده شده که این نسبت نشان می‌دهد چند ‌درصد نقدینگی حاصل از فروش تحت‌‌‌عنوان نقدینگی ذخیره می‌شود. نسبت مذکور در کل صنعت لبنیات برای سال 1400، 4درصد است که در این میان شرکت «غشصفا» با 9درصد ذخیره نقدینگی به‌‌‌عنوان بیشترین و «غالبر» با ثبت عدد منفی 8درصد کمترین میزان نقدینگی کل صنعت را داشته‌‌‌اند.

 

نگاهی به آینده صنعت

با تمامی فراز و نشیب‌‌‌هایی که صنعت لبنیات در طول سال‌های اخیر تجربه کرده، با توجه به آزادسازی نرخ فروش عمده محصولات این صنعت در سال 1401 و همین‌طور بهبود روند تولید می‌‌‌توان امیدوار بود که در سال 1402 سهم‌‌‌های لبنی بتوانند عملکرد خوبی از خود نشان دهند. البته باید دو چالش این صنعت را درنظر داشت: یکی اینکه هنوز 4قلم از محصولات این صنعت اسیر نرخ دستوری هستند؛ دوم نرخ شیر خام که هرگونه افزایش یا کاهشی در نرخ آن تاثیر بسزایی بر سودآوری صنعت لبنیات خواهد داشت.

با همه این تفاسیر صنعت لبنیات در سال 1401 نسبت به کلیت بازار بازدهی دوبرابری را نصیب سهامداران خود کرد که این امر موجب می‌شود در بازه زمانی کوتاه‌مدت در صورت عدم‌مثبت بودن جو کلیت بازار، انتظار اصلاح جزئی قیمتی دور از انتظار نباشد؛ اما در بازه میان‌مدت و بلندمدت انتظار می‌رود شاخص صنعت لبنیات بیشتر از شاخص کل بورس و فرابورس بتواند رشد قیمت را تجربه کند.

 

منبع خبر: دنیای اقتصاد

تاریخ انتشار: 1402/01/29

کلیه حقوق این سایت متعلق به اتحادیه صنعت دامپروری استان فارس می باشد